بلوند دو توپ را به بالا هل داد و نتوانست آنها را بیرون بیاورد. البته او مجبور شد برای کمک با ناپدری خود تماس بگیرد که از این چشم انداز غافلگیر شده بود. دوشیزه نه تنها شکاف هایش را در مقابل او باز کرد، بلکه مجبور شد انگشتش را در خرخرش فرو کند. او در نهایت با دکتر تماس گرفت. او به سرعت از توپها مراقبت کرد، اما به دختر توصیه کرد که از دیکهای واقعی لذت ببرد، نه توپ در الاغ و به او پیشنهاد کرد که چگونه این کار را انجام دهد. چه کسی شک داشت که او موافق باشد. به هر حال، آنها قبلاً سوراخ های او را دیده بودند، با انگشتان خود به آنجا رفتند - می توان گفت که آنقدرها هم خجالت آور نبود. به هر حال، آنها او را مانند یک عوضی واقعی لعنت کردند - طبق برنامه "
احمق
ای کاش همسرم می توانست اینطوری بخوابد.
کلاس خوب
گرفتن نوبت با استفاده از بیدمشک سیاه و سفید فوق العاده بود! دخترها حتی بدشان نمی آمد که تماشا شوند. آنها شیر گرم می خواستند و برای آن هر کاری می کردند. ای کاش لب کارشان اینجا بود!
ویدیو های مرتبط
جانی گناه می کند